دین جامعه انسان علم ثروت

آدرس آی پی:
سیستم عامل:
نسخه: بیت
اندازه تصویر:

دین جامعه انسان علم ثروت

دین همیشه در صحنه هست، فقط باید دید

صفحه خانگی اضافه به علاقمندی ها نقشه سایت
تبلیغات
تبلیغات

تبلیغات

تبلیغات

درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید

تصویر روز


 

امکانات دیگر

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 52
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 963
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


 

تقویم

تبلیغات

دیکشنری آنلاین



معرفی سایت به دوستان

 
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:


Powered by ParsTools

لینک دوستان

لیست سایت های علمی
دانلود کتب شیخ احمد دیدات
دانلود کتاب در باب عرفان
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دین و جامعه روز و آدرس sociareligion.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





بانک عکس و گرافیک
طراحی وب
قالب وبلاگ
پارس تولز
قالب بلاگفا

نویسندگان

خوش آمدید
تبلیغات
موضوع: <-PostCategory-> | نویسنده: سلمان

س50:- آيا اهل بهشت پروردگار شان را مي بينند؟

جـــ :- آري! چنانکه خداوند فرموده است: )لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ( يونس: 26.

ترجمه: «کساني که کارهاي نيکو انجام دادند - بهشت - از ايشان است و افزون (نگاه به خداوند)».

س51:- لطفاً در بارة شفاعت معلومات دهيد.

جـــ :- شفاعت از جملة امور اعتقادي مسلمانان بشمار مي رود، خداوند متعال در آيات زياد شفاعت را با قيود و شرايط سخت و سنگين ثابت نموده آنرا ملک خود و در اختيار خود قرار داده است، چنانکه ميفرمايد:

 )يَوْمَئِذٍ لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلا( طه: 109.

ترجمه: « در آن روز شفاعت- هيچکسي سودي نمي بخشد، مگر کسي که خداوند مهربان به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد».

شفاعت تنها از بندگان صالح و نيک الله Y پذيرفته مي شود، بندگان نيک و صالح اوکساني اند که الله تعالي از آنها راضي و خوشنود باشد.

س52:- شفاعت چند نوع است؟

جـــ :- شفاعت شش نوع بوده که آنرا مختصراً بيان مي کنيم:

شفاعت عظمي که  مخصوص پيامبر ما محمد r است هنگاميکه از خداوند ميخواهد تا قضا و محاسبه در ميان بندگان را آغاز نمايد.

شفاعت بخاطر کشودن دروازة جنت که اين هم مخصوص پيامبر گرامي ما محمد r است و اولين امتيکه داخل بهشت مي شود امت اوست.

شفاعت در مورد کساني که مسير شان به دوزخ تعين شده است.

شفاعت در بارة يکتا پرستاني که وارد دوزخ شده اند ليکن توسط شفاعت از دوزخ بيرون آورده ميشوند.

شفاعت بخاطر بلند شدن مرتبه و منزلت جنتيان.

شفاعت بخاطر کم کردن عذاب از بعضي کافران که اين شفاعت خاص به پيامبر r  است، آنحضرت r در بارة کاکاي شان ابو طالب شفاعت مي نمايند و پذيرفته ميشود.

س53:- آيا زندگي دوزخيان و بهشتيان جاودانه و دايمي است؟

جـــ :- بلي! بهشتيان و دوزخيان با جسد و روح شان بطور جاويدان و ابدي زندگي نموده مرگ وجود ندارد چنانکه در حديث شريف آمده است: «روز قيامت مرگ بشکل قُچي آورده شده سپس فرشتگان بهشتيان را صدا مي زنند، همه نگاه ميکنند، به آنها گفته ميشود اين را مي شناسيد؟

همه مي گويند: بلي، مرگ است، همچنين فرشتگان اهل دوزخ را صدا مي زنند آنها نيز نگاه ميکنند، بعد از آن مرگ را ذبح ميکنند، سپس به بهشتيان گفته ميشود اين زندگي جاودانه است و مرگي نيست، در نتيجه آنها خيلي خوشحال ميشوند، و به دوزخيان گفته ميشود اين زندگي جاودانه است و مرگي نيست، در نتيجه به غم و اندوه و ناراحتي آنها افزوده ميگردد» نزد بخاري

س54:- اگر کسي از زنده شدن بعد از مرگ انکار کند چه حکم دارد؟

جـــ :- اگر کسي از زنده شدن بعد از مرگ انکار کند کافر است و جايگاهش دوزخ خواهد شد، خداوند درين مورد از زبان کافران حکايت مي کند:

 )زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ( التغابن: 7.

ترجمه: « کافران مي پندارند که هرگز زنده و برانگيخته نخواهند گرديد! بگو: چنين نيست که مي پنداريد، به پروردگارم سوگند! زنده و برانگيخته خواهيد شد وسپس از آن چيزهاي که ميکرده ايد با خبرتان خواهند کرد، و اين کار براي خداوند ساده و آسان است»

س55:- ايمان به قدر «تقدير» چيست؟

جـــ :- ايمان به قدر يکي از اصول و ارکان ايمان بشمار مي رود، مسلمان بايد يقين کامل داشته باشد که تقدير خير و شر از جانب خداوند است و اگر مصيبتي بر او برسد، آنرا متحمل شود و ابراز رضايت نمايد و به ارادة خداوندي تن در دهد و بداند که مصيبت و آسيب از روي تصادف نبوده بلکه قبلاً فيصله شده است، هيچ چيزي در کائنات خارج تقدير نبوده در لوح محفوظ نوشته شده است، اعمال بندگان خير يا شر به ارادة خداوند صورت مي گيرد، با آن هم خداوند آنان را اختيار و اراده داده است و در هيچ عملي آنان را مجبور نساخته است لذا خداوند بندگان خود را امر و نهي نموده است و راه خير و شر را به آنان واضح و بيان کرده است.

س56:- لطفاً در مورد تقدير معلومات بيشتر بدهيد؟

جـــ :- ايمان به قدر مشتمل بر چهار مرتبه است:

اول:- مؤمن بايد باور و يقين داشته باشد که علم خداوند بر همه چيز احاطه کرده است و هيچ چيزي در اين عالم از دايرة علم او بيرون نيست، خداوند قبل از آفريدن کائنات بر همة آنها علم و آگاهي داشت، اعمال، کردار، روزي، اجل، و حرکات آنها، اهل جنت و دوزخ به او معلوم بود.

خداوند مي فرمايد: )وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا( الطلاق: 12.

ترجمه: « و آگاهي او همه چيز را فرا گرفته است»

دوم:- مؤمن بايد اعتقاد جازم داشته باشد که خداوند قبل از آفريدن خلائق و کائنات، همه چيز را نوشته بود، چنانکه پيامبر r مي فرمايند: « خداوند متعال پنجاه هزار سال قبل از پيدايش آسمانها و زمين، تقدير مخلوقات را نوشته بود، « قبل از آن» عرشش بر بالاي آب بود» نزد مسلم و احمد.

سوم:- مؤمن ايمان داشته باشد که اراده و خواست خداوند نافذ و قدرت او بر همه چيز است، همه حوادث و وقايع به اراده و قدرت او واقع شده و مي شود، آنچرا خداوند بخواهد پديد مي آيد و آن چيزي را که نخواهد پديد نمي آيد، خداوند ميفرمايد: ) وَيَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشَاء( إبراهيم: 27.

ترجمه: « و خداوند هر چه بخواهد انجام ميدهد» همچنان ميفرمايد:

)وَمَا تَشَاؤُونَ إِلا أَن يَشَاء اللَّهُ( الإنسان: 30.

ترجمه:« شما نميتوانيد، بخواهيد، مگر اينکه خدا بخواهد».

چهارم:- مؤمن بايد ايمان داشته باشد که الله Y آفريدگار همه چيز است، همه چيز خورد و بزرگ را آفريده است و بر همه چيز قادر است، چنانکه خداوند ميفرمايد:

)قُلِ اللّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ (  الرعد: 16.

ترجمه: « بگو: خدا آفرينندة همه چيزها است»

س57:- شخصي مي گويد: من بر آنچه که در موردم در ازل و لوح محفوظ نوشته شده است اعتماد و اکتفاء نموده عملي انجام نميدهم، جوابش درين مورد چيست؟

جـــ :- هر مسلمان مکلف است به انجام اعمال نيک مبادرت و رزيده و از اعمال بد بپرهيزد، حديث ذيل جواب قناعت بخشي براي چنين اشخاص است.

از علي رضي الله عنه روايت شده که گفت: ما در جنازة در بقيع حضور داشتيم و رسول الله r آمده و نشست و ما به اطرافشان نشستيم در دست شان عصايي بود، سپس سر شان را به زير انداخته و با عصايي که سرش کج بود  بزمين زده  و فرمودند: « هيچ کدام از شما نيست مگر اينکه جايش از جهنم و بهشت نوشته شده است، گفتند: يا رسول الله آيا بر نوشتة ما در « لوح محفوظ» اعتماد نکينم؟ فرمود: عمل کنيد زيرا براي هر کس آنچه که براي آن آفريده شده است، آماده گشته» متفق عليه.

همچنين آنحضرت r مي فرمايند: « آفرينش يکي از شما در رحم مادر براي چهل روز بصورت نطفه باقي مي ماند و بعد از آن مثل همين مدت چهل روز به خون بسته تبديل مي گردد،  مثل همين مدت هم چهل روز به گوشت پاره مبدل مي گردد، سپس فرشتة فرستاده شده و در وي روح مي دمد و به چهار چيز دستور داده ميشود تا بنويسد: به نوشتن روزي اش، اجلش، عملش، و اينکه نيکبخت است يا بدبخت، پس سوگند به خدايي که معبود بر حقي بجز او نيست، همانا يکي از شما عمل اهل بهشت را انجام ميدهد که ميان او و بهشت جز گزي «فاصله» نمي ماند ولي نوشته «لوح محفوظ» بر وي سبقت مي جويد و وي عمل اهل دوزخ را انجام داده به دوزخ داخل مي گردد، و همانا يکي از شما عمل اهل دوزخ را انجام ميدهد که ميان او و دوزخ جز گزي نمي ماند ولي نوشته «لوح محفوظ» بر وي سبقت جسته و وي عمل اهل بهشت را انجام داده و به آن داخل مي گردد» متفق عليه

اين حديث قدر را ثابت مي کند و اينکه هر آنچه در جهان است از سود و زيان به قضا و قدر خداوند است.

همچنان اين حديث مي رساند که ارزش کارها و اعتبار آن به خاتمه است و نبايد به ظاهر اعمال اعتماد شود، چنانکه نبايد انسان به اعمال نيکش فريفته  و مغرور گردد.

 مؤمن بايد ايمان و يقين کامل داشته باشد که آفرينندة خير و شر الله Y است و به اوامر و نواهي شريعت پابندي داشته باشد و احکام الله را در آشکار و پنهان بر خود حاکم بداند، و با تکيه به تقدير از عمل شانه خالي نکند.

و بداند که هدايت و گمراهي همگي بدست الله است، ثواب و عقاب بر اساس پيروي از شريعت و تخلف از آن است، نه بر اساس تقدير، نبايد در وقت مصيبت خود را به تقدير حواله دهد و هرگاه به کار خوب و نيک توفيق يافت آن را از کمال خود نداند بلکه بگويد که همه از احسان و نيکي خداوند است، به لغزش هاي خود اعتراف نموده بلا فاصله از خداوند طلب مغفرت خواسته به او رجوع کند.

س58:- اموريکه مسلمان را از دايرة اسلام خارج ساخته و ايمانش را نقض مي کند چيست؟

جـــ :- اموريکه مسلمان را از دايرة اسلام خارج نموده ايمانش را نقض مي کند قرار ذيل است:

1:- شريک قرار دادن با خداوند متعال در عبادت، مانند: غير از خدا خواستن، يا به مخلوقي اميد کردن يا از وي ترسيدن، يا دوستي با مخلوق مانند محبت با خداوند و يا بيشتر از آن، يا شباهت دادن مخلوقي با خالق، و يا اينکه عبادتي براي غير الله تعالي اداء گردد مانند قرباني، نذر و غيره، و اينگونه اشخاص مشرک بوده داخل شدن جنت بر آنها حرام است و دوزخ جايگاه ابدي شان خواهد بود خداوند ميفرمايد:

) إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ(  المائدة: 27.

ترجمه: «بيگمان هر کس شريکي براي خدا قرار دهد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است و جايگاه او آتش است»

2:- کسيکه ميان خود و پروردگارش واسطة را قرار داده از آنها شفاعت ميطلبد يا بر آنها توکل مي نمايد، به اجماع امت اسلامي کافر است.

3:- کسيکه مشرکان و کافران را کافر نگويد يا در کفر آنان شک کند و يا اينکه راه، روش و مفکورة آنان را صحيح گفته و بهتر بداند، کافر است.

4:- کسيکه معتقد باشد اينکه راه و روش و مفکوره هاي ديگران بهتر و کاملتر از هدايات و رهنمود هاي پيامبر گرامي محمد r است يا حکم آنان را بر حکم پيامبر r  ترجيح داده آنرا صحيح بخواند کافر است، مانند کسانيکه حکم طاغوت ها و مستکبران روي زمين را بهتر از اسلام ميدانند.

5:- کسيکه با رهنمود و اوامر پيامبر r بغض و کينه مي ورزد هر چند به آن عمل کند، کافر است چنانکه خداوند مي فرمايد:

 )ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ( محمد: 28.

ترجمه: «بدان خاطر است که آنان بدنبال چيزي مي روند که خداي را بر سر خشم ميآورد، و از چيزي که موجب خوشنودي او است ناپسندي مي کنند».

6:-کسيکه به امري از امور دين اسلام توهين کند يا به آن تمسخر کند کافر است، خداوند در مورد چنين اشخاص ميفرمايد:  )قُلْ أَبِاللّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِؤُونَ_لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ( التوبة: 65- 66.

ترجمه: «بگو: آيا به خداوند و آيات او و پيغمبرش بازي و شوخي مي کرديد؟! عذر خواهي نکنيد، شما پس از ايمان آوردن کافر شده ايد»

7:- کسيکه جادو کند و يا به آن راضي شود کافر است مانند اختلاف افگني ميان دو دوست و يا نزديک سازي ميان دو شخص توسط جادو، خداوند در مورد کفر جادوگران چنين ميفرمايد: )وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ ( بقرة: 102.

ترجمه: « آندو فرشته- به هيچ کس چيزي نمي آموختند، مگر اينکه پيشاپيش به او ميگفتند: ما وسيلة آزمايش هستيم کافر نشو»

8:- کسيکه در برابر مسلمانان باکفار کمک و همکاري نموده و از آنها پشتيباني مي کند کافر است خداوند در مورد چنين مردمان مي فرمايد:

 ) وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ( المائدة: 51.

ترجمه: « هر کس از شما با ايشان «يهود و نصاري» دوستي ورزد بيگمان او از زمرة ايشان به شمار ميرود، و شک نيست که خداوند افراد ستمگر را هدايت نميکند».

9:- کسيکه معتقد باشد اينکه بعضي اشخاص ميتواند از شريعت محمد r پا بيرون نهد، پس اينگونه اشخاص کافر مي باشد خداوند مي فرمايد:

 )وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ( آل عمران: 85.

ترجمه: « کسيکه غير از اسلام، آئيني برگزيند، از او پذيرفته نميشود، و او در آخرت از زمرة زيانکاران خواهد بود»

10:- کسيکه از دين خداوند روگرداند، طوريکه نه آنرا مي آموزد و نه به آن عمل مي کند، کافر است خداوند مي فرمايد:

 )وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ( السجدة: 22.

ترجمه: «چه کسي ستمکار تر از آن کسي است که به آيات پروردگارش پند داده شود، و او از آنها روي بگرداند؟ مسلماً ما از گناه کاران انتقام گيرنده ايم»

11:- کسيکه ادعاي علم غيب کند کافر است مانند فال بينان، جادوگران کف شناسان و نجوميان و هر کسيکه سخن از امور غيبي زند، بجز پيامبران خداوند که احياناً به اذن خداوند و حکمت و مصلحتي که در آن نهفته است از امور غيبي آگاهي ميدهند. خداوند ميفرمايد:

)عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا_إِلا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا( الجن: 26- 27.

ترجمه: «دانندة غيب خدا است، و هيچکس را برغيب خود آگاه نميسازد مگر پيغمبري که خدا از او خوشنود باشد، خدا محافظان و نگهباناني در پيش و پس او روان ميدارد».

غيب گويان دوستان شياطين اند، زيرا شياطين براي آنان وحي مي کند چنانکه خداوند ميفرمايد:

 )وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ( الأنعام: 121.

ترجمه: «بيگمان شياطين مطالب وسوسه انگيزي به دوستان خود القاء مي کنند تا با شما منازعه و مجادله کنند، اگر از آنان اطاعت کنيد، بيگمان شما (مثل ايشان) مشرک خواهيد بود»

همچنان پيامبر r در مورد آنان مي فرمايند: «هنگاميکه خداوند تعالي در عالم بالا در مورد چيزي امر صادر نمايد، فرشتگان يکديگر را از آن خبر ميدهند، درين حالت شياطين که يکي بر بالاي ديگر قرار دارند تا به جايي برسند که سخن فرشتگان را بشنوند، گاهي اين سخن را مي شنود و گاهي مي شود که شهاب ثاقب «پارة آسماني» به او اصابت مي کند، وقتي خبري را شنيدند آنرا از بالا براي شياطين پائين انتقال ميدهند تا اينکه سخني را که شنيده اند براي جادو گران و فال بينان زمين برسانند، جادوگران و فال بينان با آن سخني که شينده اند، صد دروغ را يکجا نموده به مردم خبر مي دهند. . . » بر گرفته از حديث بخاري.

س59:- تصديق نمودن جادوگران، فال بينان و شعبده بازان چه حکم دارد؟

جـــ :- هرکه سخن جادوگران، کاهنان (فال بينان) و شعبده بازان را تصديق نمايد شريعت اسلام آنان را کافر خوانده است پيامبر r در اين مورد چنين مي فرمايند: «اگر کسي نزد فال بيني برود و او را در سخني که ميگويد (در امور غيب) تصديق نمايد، بي گمان به آنچه که بر محمد r نازل شده است،کافر شده است» نزد ابو داود.

س60:- شريعت اسلام در مورد علم نجوم و منجماني که با استدلال به امور فلکي حوادث و پيش آمد هاي جهان را پيش بيني ميکنند چه حکم مي کند؟

جـــ :- اول بايد بدانيم که خداوند ستارگان (نجوم) را بخاطر سه مقصد آفريده است چنانکه آيات قران آنرا واضح ساخته است:

1:- بخاطر زيبائي و درخشان ساختن آسمان.

2:- بخاطر راندن شياطين.

3:- بخاطر راه يابي مسافران شب.

و هر که غير از آنچه ذکر شد، خلقت ستارگان را تفسير و توجيه مي کند، مرتکب خطاي بزرگ شده و خود را در زمرة جادوگران و فال بينان قرار داده است.

پيامبر گرامي ما r در مورد علم نجوم و پيشه وران آن چنين مي فرمايند: «کسي که از ستارگان علمي را فرا گيرد در حقيقت شاخة از سحر (جادو) را آموخته است، به هر پيمانة که از آن (علم ستاره شناسي) بياموزد، بهمان پيمانه گويا از سحر آموخته است» نزد ابو داود.

س61:- چگونه جادو يا طلسم را باز کنيم؟

جـــ :- باز کردن جادو به دو قسم است: 1:- مشروع  2:- ممنوع  

1:- باز کردن جادو از راه مشروع اينست که با آيات قرآني و دعاهاي وارد ازپيامبر r و يا دواهاي مجرب نزد اطباء صورت گيرد.

2:- اما درهم شکستن و بازکردن جادو از راه ممنوع اينست که توسط جادوگر صورت گيرد و اينکار انسان را بسوي شرک و کفر ميکشاند، زيرا پيامبر r در مورد سحر گشايي سوال شدند، در جواب فرمودند:

 « اينکار از عمل شيطان است» نزد احمد و ابي داود.

علت ممنوع بودن اين نوع آنست که جادوگر دومي به جنيات خود روي آورده از آنها ميخواهد تا جادوي اولي را از بين ببرند، به اين ترتيب جادوي اولي و دومي هر دو بواسطة شرک آوردن به الله صورت مي گيرد، مانند شخصيکه ميخواهد نجاست را بانجاست پاک کند.

س62:- سزاي جادوگر چيست؟

جـــ :- سزاي جادوگر اينست که کشته شود، چنانکه از آنحضرت r ثابت است:


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
تبلیغات